مقالات اقای حسن نژاد

سلام دوستان در این قسمت مقاله های اقای حمیدرضاحسن نژاد قرار میگیرد.امیدوارم که بتوانم اندکی در این بخش به شما کمک کرده باشم
به امیدتو.....

مقاله خود رابا چند سوال شروع میکنم.
ما ایرانی ها همیشه در فوتبال خود را برتر نسبت به تیم های دیگر ازجمله اعراب وحتی کشورهای شرق اسیا می دانیم.تیم هایی که در گذشته با نتایج پرگل درمقابل ایران شکست می خوردند و همیشه زنگ تفریح ایران بوده اند اما حالا وضعیت چگونه است ؟
ایا تیم های بحرین و قطر وامارات وکره شمالی و..... زنگ تفریح ما هستند؟
ایا ما که ادعای برتری در فوتبال خود نسیت تیم های اسیایی میکنیم ایا بازی و فوتبال حرفه ای را داریم؟
ایا حرفه ای گری فقط مدل مو و شکل لباس تیمها وماشین بازیکن و... است؟

١.فوتبال ما در باد آن پیروزی های پرگل درمقابل تیم های عربی هستند،تیم هایی که درگذشته هیچ گونه تلاش و فعالیتی در زمینه فوتبال نداشتند.اما الان چرا تیم های ما نمیتوانند نتیجه خوب بگیرند در مقابل این تیمها.
مگر این تیمها در طول این چند سال چه فعالیت هایی انجام داده اند که ما نکرده ایم؟
کشور های عربی با تزریق پول به فوتبال خود زمینه را برای رشد فوتبال خود فراهم کردند،پولهایی که بازیکنان سرشناس و مربیان بزرگ را به خاورمیانه آورد.پولهایی که میزبانی جام جهانی را به ارمغان اورد. با حضور این بازیکنان و مربیان بتدریج سطح بازی این تیمها بهترشد.
بازیکنانی که در چند سال اخیر به اسیا امدند عبارت اند از:
بازیکنانی نظیرکاناوار،ریوالدو،یاپ استام، لوکا تونی،اساموا جیان،گواردیولاو...
.ولی درکشور ما زمانی که یک فرد سرمایه دار می خواهد در زمینه فوتبال فعالیت کند را با گذاشتن موانع زیاد سبب بیرون رفتن وی از این عرصه میشویم نمونه اقای هدایتی .البته در این دوسال فعالیت هایی شده که زمینه را برای حضور چنین بازیکنانی فراهم کنند.
اما یک سوال پیش در ذهن ما ایجاد میشود که این بازیکنان چرا به ایران نمی ایند؟

جواب این سوال واضح است:

در لیگی که تیم ها هیچ گونه استادیوم استانداردی بجزازادی ندارند چگونه می توانند در این تیمها بازی کنند.
تیم هایی که نمی توانند پولهای بازیکنان چند فصل قبل خود را در یک فصل بدهند چگونه این بازیکنان می توانندبه اینجا بیایند.
بعضی از تیم های ما هنوز زمین تمرین اختصاصی ندارندوهر زمان در یک مکان تمرین میکنند
ما باید برای این که بتوانیم خود را در تمام زمینه ها به این کشورها برسانیم باید پول تزریق این فوتبال کنیم.
فوتبالی که در ان پول حرف اول را میزند.
2.ما همیشه ادعا میکنیم که تیمهای عربی وقت کشی بسیار میکنند ولی باید بدانیم که خودمان در این زمینه از عرب ها پیشی گرفته ایم.زمانی که بازیکن توپ را از دست میدهد برای جلوگیری از ضد حمله خود را به زمین میاندازد.مصدومیت های بی مورد درحین بازی از این جمله وقت کشی هاست.ما باید خودرا اول اصلاح کنیم و بعد به اعتراض به دیگران بپردازیم.مثلا ما که میگوییم حرفه ای هستیم چرا از تیمهای اروپایی یاد نمیگیریم که چگونه بازی جوانمردانه را انجام می دهند.
3.بازیکنان ما از فوتبال فقط مدل مو و رنگ مو ونوع ماشین و.... را یاد گرفته اند.ایا بازیکنان ما به اندازهی بازی که میکنند می ارزند؟
ایا بازیکنانی که بازیشان هیچ گونه طراوت و شادابی را ندارد وفقط ادعای برتری خود را می کنند با بازیکنان شاغل دراروپا که بهترین بازی خود را انجام میدهد یکی هستند؟
امیدوارم این مقاله تلنگری باشد برای جامعه ی فوتبال ما
من حمیدرضا حسن نژاد هستم نظرات و انتقادات خود را با ما درمیان بگذارید.
91.4.6

گزارشگر خود میتواند یکی از عوامل جذب بیننده فوتبال باشد.گزارشگرانی که خود گاهی دفع بیننده میکنند!
حال گزارشگر باید درطول یازی چگونه صحبت کند که من بیننده جذب بازی شوم؟
یکی از سخت ترین کارها گزارشگری است که دائما اطلاعاتی بروز باید داشته باشید،تا بیننده جذب بازی شود وهرلحظه منتظر خبرهایی از تیم مورد علاقه خود باشد.اطلاعات نیز باید فید و متناسب بازی با شرایط بازی باشد.حال به 4مورد از روشهای که گزارشگران دفع بیننده میکنند میپردازیم.
1.در برخی از بازیهای فوتبالی اروپا گزارشگران ما با بی رحمی تمام از تیم مورد علاقه خود دفاع کرده وتیم مقابل را خارو ذلیل میکند و انگار نه انگار که تماشاگری نیز وجود دارد که به تیم خود علاقه دارد!گناه بیننده چیست که باید این چنین گزارشگری را تحمل کند.در اینجا نام نمیاوریم چون همه ی شما این افراد را میشناسید.به عنوان مثال اقای م.م عاشق تیم بارسلونا است و در تمام بازیهایی که بارسا بازی میکند چنان از بازیکنان بارسا تعریف میکند که خود طرفداران بارسلونا نیز خنده شان میگیرد.

نمونه دیگر اقای ج.خ طرفدار پروپاقرص رئال مادرید وی نیز مکرر به تمجید بیش ازحد از رونالدو وتیم مادرید پرداخته است.وی مثلا در بازی رئال مادرید -اتلتیکو بیلبائو رونالدو با ضربه ای ارام توپ را از کنار دروازه بیرون میزند و تماشاگران ورزشگاه سروصدایشان درمیاد ولی اقای گزارشگر با شوق تمام داد میزند موقیعت بسیار خطرناک !عجب زربه ای به توپ میزند!
2.گزارشگر دربرخی از بازیها چنان اشتباهاتی انجام می دهد که بیننده خنده اش میگرد.بازیکن تعویض میشود میگوید اخراج شد(ج.خ بازی بارسلونا) .بازیکن از درد مصدومیت تعویض میشود اقای ع.ف میگوید تمارض بازیکن برای وقت کشی(بازی میلان.یوونتوس)
3.برخی از دوستان فرض میکند که بیننده احمق است وهیچ گونه اطلاعاتی در مورد بازی فوتبال ندارد.اطلاعاتی از قبیل تعداد تعویض یاسابقه تیم های بازیکن یا تعداد کارت و ....
اقای ج.خ گزارشگر توانا ما به طورمکرر از اطلاعات بسیار ساده و قدیمی در بازی استفاده میکند که انگار بیننده هیچ چیز بلد نیست.
دکترصدر نکته ی زیبایی اشاره کرد" ما باید فرض کنیم که بیننده دارای اطلاعات بسیار زیادی است ما بیاییم اطلاعاتی را که بسیار ارزشمند است رابیان کنیم"
اقای ج.خ در بازی استقلال وسایپازمانی که یوسفی تعویض میشود میگوید "بله .فوتبال سه تعویض دارد ودیگر استقلال تعویضی ندارد"
خب این حرف یعنی چه؟!!
4.اقای علی.ف زمانی که بازی را گزارش میکنند انگار نه انگار که تیم حریف گل زده یا تک به تک شده است با دروازه تیم مقابل.با همان لحن ارام میگوید موقیعت برای تیم مقابل و هیچگونه جذابیتی در بازی برای بیننده ایجاد نمیکند گاهی میشود که بیننده اینقدر خسته میشود که تلویزیون را خاموش میکند!
ما در اینجا باز از گزارشگران خوب کشورمان تشکرمیکنیم و خسته نباشید عرض میکنیم. به امید روزی که تمام گزارشگران بسیار زیبا و دلنشین بازی را گزارش کنند.
من حمید رضا حسن نژاد اگه انتقادی داشتید با ما درمیان بزارین

فوتبال یک صنعت است و اگر قرار باشد دولت فقط در آن هزینه کند و هیچ درآمدی نداشته باشد، دیگر صنعت معنا پیدا نمی‌کند. فوتبال باید خرجش را خودش دربیاورد نه اینکه دولت در آن هزینه کند. دلال‌ها چندین بازیکن پا به سن گذاشته را از این باشگاه به باشگاه دیگر جابه‌جا می‌کنند و اجازه بروز استعداد جوان‌ها را نمی‌دهند. شنیدم که یک بازیکن تا قراردادش را در هیات فوتبال ثبت کند، با شش باشگاه مذاکره کرده است. این فاجعه است! در همه جای دنیا بازیکن مدیر برنامه رسمی دارد و طبق اصول و قواعد حرفه‌ای با باشگاهی قرارداد می‌بندد و سهم باشگاه مبدا و فدراسیون فوتبال را می‌پردازد،

ولی اوضاع در ایران به قدری آشفته است که برخی بازیکنان تا لحظه آخر نمی‌دانند به کدام باشگاه خواهند رفت، چون دلال‌ها اجازه نمی‌دهند که بازار سروسامان بگیرد. برخی از ارقامی که پرداخت می‌شود اصلا درست نیست و برخی بازیکنان در حد رقم‌های بالا نیستند. متاسفانه دلال‌ها به آشفته بازار نقل و انتقالات دامن می‌زنند و برخی بازیکنان هم دانسته یا ندانسته در دام آن‌ها می‌افتند. این افراد پس از دوران بازی غالبا به سمت انحراف و اعتیاد و مشکلات عدیده دیگر سوق پیدا می‌کنند و بیشتر آن‌ها به دلیل مسائل غیر اخلاقی در زندگی زناشویی خود شکست می‌خورند. به فوتبال ایتالیا نگاه كنید.ممکن بود فدراسیون فوتبال ایتالیا قید حضور در مسابقه‌های یورو 2012 را بزند اما در این جا برخی افراد که حتی نمی‌دانند فوتبال چیست به خاطر کسب درآمدهای هنگفت وارد بازار می‌شوند. ایران بالاترین استعدادها در کل آسیا را در اختیار دارد و باید برای سازندگی اقدام کند. زمانی که دلال‌بازی در فوتبال ایران نبود پدیده‌های ما بسیار زیاد بودند. ما باید بهترین نوجوانان و جوانان فوتبال آسیا را داشته باشیم اما چرا این گونه نیست و ما به المپیک صعود نمی‌کنیم؟ یک نوجوان علاقه‌مند به فوتبال در ایران، حتی اگر مانند«مسی» هم توانمند باشد برای ثبت‌نام در مدرسه فوتبال یک باشگاه باید چند ده میلیون تومان پول بپردازد! متاسفانه ریشه فوتبال ما فاسد شده است. من نمی‌خواهم کسی را محکوم کنم اما به نظرم سازمان لیگ هیچ کاری در جهت بهبود لیگ ما نمی‌کند. به عنوان نمونه همین قانون سقف قراردادها که اجرایش هم کاری ندارد چرا اجرا نمی‌شود؟ قانون سقف قراردادها راحت عملی می‌شود اما مافیا و دست‌های پشت پرده به خاطر منافع شخصی جلوی اجرایش را می‌گیرند. حرف این است که بازیکن، پولش را از باشگاه می‌گیرد و باشگاه بودجه خود را از دولت دریافت می‌کند، بنابراین به راحتی می‌توان جلوی تخطی از قانون سقف قرارداد‌ها را بگیرند اما عواملی در کار هستند که دوست دارند بی‌نظمی در کار وجود داشته باشد. در حال حاضر بخش خصوصی باید برای خرج کردن در فوتبال سنجیده‌تر عمل کند. اگر باشگاه‌های دولتی ما به بخش خصوصی واگذار شوند، جلوی انحراف‌ها، دزدی‌ها و کلاهبرداری در فوتبال گرفته می‌شود و تیم ملی ما به سطح اول آسیا و جهان نزدیک می‌شود، چون باشگاه‌های خصوصی ناچار هستند در برابر سرمایه‌گذاران باشگاه پاسخگو باشند.
حمیدرضا حسن نژاد

مسابقات یورو با تمام جذابیت هایی که داشت تمام شد.مسابقاتی که بعد ازجام جهانی جز, پرتماشاگرترین بازیها است.
بازیها تمام شد؟ با چند سوال شروع میکنم:
1.خوب برای بازیکنان لیگ ایران چه سودی داشت؟
2.ماچی یاد گرفتیم؟
3.کارگردانان ومسئولان پخش، چه دیدند؟

جواب سوالات را باهم مرور میکنیم!
جواب سوال اول.
یورو... یورو....
کلاسی بزرگ برای مربیان فوتبال وحتی بازیکنان فوتبال ما.
حرفم بازیکنانی که در یورو بازی میکردند چه مقدار پول میگرفتند؟
درچه سطحی بازی میکردند؟
حالا بیایم ایران بازیکنان ما با این مقدار پول چه سطح بازی میکنند.حیف پولی که به این ها میدهند.درانجا بازیکن زحمت میکشد وتلاشش را میکند وبه پیراهن تیمش اعتقاد دارد ولی اینجا چه؟
بازیکنان لیگ ما دیدند که بازیکنان یورو چگونه بازی میکنند وچگونه پول میگیرند.

جواب سوال دوم.
مادر یورو دیدیم که تماشاگر یعنی یارویاور تیم شورش.ایرلند از تیم اسپانیا چند گل خورد وچگونه بازی کرد؟
تماشاگران چه رفتاری داشتند؟
تشویق تیم حریف تا پایان بازی حتی تابعد از بازی .حال بیایم ایران!
تیم پرسپولیس دربازی با تیم ملوان اولین بازی لیگ.تیم پرسپولیس موقیعت های زیاد دارد ولی گل نمیزند وبا یک زد حمله تیم ملوان گل میخورد! واکنش تماشاگران چه بود؟!
ایا تشویق و روحیه دادن به بازیکنان یا سرمربی؟!

جواب سوال سوم.
اقای فردوسی پور حرف قشنگی زد "هیچ اصراری کارگردان برای پخش صحنه اهسته ندارد"
در بازی های یورو دیدیم که صحنه های اهسته حساس حتی 5دقیقه بعد پخش میشد.دیدیم که کارگردان صحنه ها را برنامه ریزی شده وبه موقع نشان میداد که صحنه های بازی نیز از دست نمیرفت.
بازهم ایران.در اینجا کارگردان انگار تا بحال بازی فوتبال را ندیده !
موقیعت های بازی را وسط بازی پخش میکند حتی زمانی تیم در زمان حمله هست! در بازی اسپانیا وکرواسی کارگردان بازی توپی که کاسیاس از کراسیچ گرفت با ان همه حساسیت با تامل بسیار پخش کرد ولی اینجا .....
حمیدرضا حسن نژاد

agha ba maghale gozareshgaret khayli hal kardam damet garm.edame bede khobe

دوست دارم يكي از جملات سال گذشته مورينيو ، مربي سابق رئال را با آب طلا بنويسم . " ايكر مربيان فرمان پذير تر مثل دل بوسكه را ترجيح مي دهد ..." جمله اي كه از زمان فيكس شدن ديگو لوپز در اولين بازي لاليگا مقابل بتيس در ذهنم رژه مي رود ...
چه كسي است كه نداند كارلو آنجلوتي از " فرمان پذير " ترين مربيان تاريخ فوتبال جهان است ؟ كسي كه هميشه بيشترين تعامل را با مدير - ديكتاتور هايي همچون آبراموويچ ، الخليفي و پرز داشته است . مديراني كه صرفا پول را مي شناسند و براي دنياي فوتبال قابل هضم نيستند . مديراني كه در 10-15 سال اخير سنگين ترين خرج ها را داشته اند و در ازايش نسبت به باشگاه هايي همچون دورتموند و يونايتد كمترين توفيق را كسب كرده اند .
آنجلوتي مربي ايست كه چنين ديكتاتور - مدير هايي روي هوا او را مي زنند. كسي كه هر چه به او بگويند ، جمله اي به جز " بله ... قربان " بر زبان نياورد و از تصميمات عجيبشان مثل فروش ستاره هايي همچون اوزيل حمايت كند .
مثال ها زياد است ... شايد اوج آرزوي هر مربي در فوتبال جهان اين باشد كه به فينال چمپيونزليگ برسد و تركيب تيمش را بچيند . اما يكي مثل آنجلوتي حاضر مي شود كه در چنين بازي مهمي چيدن تركيب را به سياستمردي مثل برلوسكوني مي سپرد . يا نمونه ديگر در پي اس جي كه حاضر مي شود بكام 37 ساله را به تيمش اضافه كند تا دل شيوخ قطري را بدست آورد ...
شايد به همين خاطر باشد كه هواداران رئال تصميماتي كه پشتش استقلال فكري مربي نباشد را بر نمي تابند . تصميماتي مثل فيكس كردن دائمي بنزما . مهاجمي كه همه مي دانند عزيز دل پرز و زيدان است و به همين علت بالاتر از موراتا در تركيب قرار مي گيرد . تصميم ديگري مثل فيكس كردن ايارامندي ، خريد 40 ميليوني در بازي بزرگي مثل دربي مادريد ، بالاتر از مودريچ ، يا دفاع از فروش احمقانه ستاره اي مثل اوزيل با قيمتي نازل تر از قيمت حقيقي و ...به وضوح نشان مي دهند كه آنجلوتي يك مربي "مستقل " نيست و منتظر است از "بالا " دستورات را شكار كند تا صندلي اش را حفظ كند .
حالا برگرديم به خط اول. سوال بزرگ من اين جاست : چطور مي شود "فرمان پذير " ترين مربي حرفه اي جهان ، بدون مشورت با (بخوانيد اطاعت امر از ) مدير باشگاه ، تصميم بگيرد اسطوره 14 ساله يك تيم (كه اتفاقا در مقابل چلسي و كپنهاگن نشان داد كه ذره اي از عظمتش كم نشده است) را روي نيمكت بنشاند ؟ و سوال بامزه تر آن كه اگر آنجلوتي فرمان پذير است و به ديگو لوپز فرصت مي دهد ، حتما مربي پرتغالي هم "خيلي " فرمان پذير بوده كه دروازه بان گاليشايي را به ايكر ترجيح مي داده است ، شايد هم ايكر به مربي ايتاليايي "دستور " داده كه ديگو لوپز را فيكس كند !!!
اگر يك مربي به "فرمان پذيري " آنجلوتي ، از ايكر مقدس فرمان نمي برد ، پس بايد بر همه دروغ ها و ادعاي مورينيو خط بطلان كشيد . او مي خواست طوري القا كند كه انگار اين ايكر است كه به دل بوسكه دستور فيكس شدن را مي دهد اما اگر به "فرمان پذير " باشد كه كارلتو شاگرد اول كلاس فرمان پذيرترين هاست ...
البته كليت بحث اين نيست كه "فرمان پذيري " آنجلوتي يك صفت مذموم باشد . رئالي ها وقتي مربي ايتاليايي آمد به اين ويژگي او واقف بودند ، همان طور كه وقتي مورينيو آمد ، آماده يك مربي پرخاشگر و جنگ طلب مي شدند . نكته اين جاست كه به هيچ وجه امكان ندارد كه پرز از سكونشيني ايكر مطلع نبوده باشد .
پس از اتمام اردوي ايالات متحده و يك روز پيش از بازي با اينتر ، پرز ، آنجلوتي و خوزه آنخل سانچز در سكوهاي ورزشگاه با هم جلسه داشتند . جلسه اي كه در آن در مورد بسياري از مسائل بحث شد و رسانه هاي مختلف خبر دادند كه آنجلوتي در آن جلسه به خريد گرت بيل ابراز احتياج كرده است . اما هيچ بعيد نيست كه در آن صحبت ها ، پاي حرفهاي ديگري مثل ايكر به ميان آمده باشد .
ايكر مي گويد كه اگر تا ژانويه شرايطش عوض نشود ، نظرش را تغيير مي دهد . حق هم دارد . چهارده سال براي يك تيم عرق بريزي و مزدت را اين گونه بدهند ؟ دروغ است اگر بخواهيم شرايط ديگو لوپز و ايكر كاسياس را مشابه بدانيم . دروازه بان گاليشيايي در مقابل لوانته ، تيم را تا يك قدمي بحران برد و اشتباهي مبتدي انجام داد . اگر قرار به شايسته سالاري باشد ، پس از آن اشتباه بزرگ نوبت ايكر است كه فيكس شود و تا زماني كه اشتباه كند ، در تركيب بماند ، نه اين كه با يك سيستم چرخشي ناكار آمد ، روح و روان تيم هم دچار چرخش شود ...